ماه من

ساخت وبلاگ
دوستت دارد و از دور کنارش هستیروی دیوار اتاق و سر کارش هستیآخرین شاعر دیوانه تبارش هستیدل من! ساده کنم! دار و ندارش هستی!‌دوستش داری و از عاقبتش با خبریدوستش داری و باید که دل از او نبریدوستش داری و از خیر و شرش می گذریدل من! از تو چه پنهان که تو بسیار خری!‌دوستت دارد و یک بند تو را می خواهددوستت دارد و در بند تو را می خواهدهمه ی زندگی ات چند؟ تو را می خواهددل من! گند زدی... گند! تو را می خواهد‌شعر را صرف همین عشق پریشان کردیهمه ی زندگی ات را سپر آن کردیدوستش داری و پیداست که پنهان کردیدل من! هر چه غلط بود فراوان کردی!‌دوستت دارد و از این همه دوری غمگیندوستت دارد و توجیه ندارد در دین!دوستت دارد و دیوانگی محض است این!دل من! لطف بفرما سر جایت بنشین!‌مست از رایحه ی کوچه ی نارنجستاندوستش داری و مبهوت شدی در باراندوستش داری و سرگیجه ای و سرگرداندل من! آن دل آرام مرا برگردان...‌لب تو از لب او شهد و عسل می خواهدلب او از تو فقط شعر و غزل می خواهددوستت دارد و از دور بغل می خواهددل من! این همه خان، رستم یل می خواهد‌دوستش داری و رویای تو جان خواهد دادهمه ی زندگی ات را به فلان خواهد دادفکر کردی به تو یک لحظه امان خواهد داد؟دل من! عشق به تو شست نشان خواهد داد‌#یاسر_قنبرلو‌ ماه من...ادامه مطلب
ما را در سایت ماه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 370moono بازدید : 5 تاريخ : دوشنبه 3 ارديبهشت 1403 ساعت: 17:12

برگی شده، افتاده‌ام از شاخه به کوییچون باد مرا می‌بَری امّا به چه سویی؟‌این چیست که جذبش شده‌ام موی تو؟ هرگز!دلبستگی آن نیست که بسته است به مویی‌ای غنچه که در عمق دلم ریشه دواندیعشقی و عجب نیست که از سنگ برویی‌من با تو چه باید بکنم عشقِ گریزان؟با صید چه باید بکند ببرِ پتویی؟!‌می‌خواهی‌ام اما به چه عنوان؟ به چه منطق؟می‌خواهمت اما به چه قیمت؟ به چه رویی؟‌من بغضِ تو هستم چه بباری چه نباریمن راز تو هستم چه بگویی چه نگویی‌#یاسر_قنبرلو‌ ماه من...ادامه مطلب
ما را در سایت ماه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 370moono بازدید : 5 تاريخ : دوشنبه 3 ارديبهشت 1403 ساعت: 17:12

میان جمعم و سرگرم داستان‌سازیکی‌ام؟ عروسک تنهای خیمه‌شب‌بازی‌به پای‌کوبی غمگین من نمی‌خندیاگر نگاه به ناچاری‌ام بیندازی‌من و تو از دغل پشت پرده باخبریمچقدر بازی و تا کی دروغ‌پردازی؟‌اگر غلط نکنم مزد پاک‌چشمی ماستکه می‌زنند به ما تهمت نظربازی‌شدیم «سرو» و به ما بی‌ثمر لقب دادندسرت بلند! بیا این هم از سرافرازی‌مگر نگفتمت ای دل به زندگی خو کن!کبوترا تو چرا با قفس نمی‌سازی؟‌چه جای سعی! که فواره چون به اوج رسیدبه گریه گفت امان از بلندپروازی ماه من...ادامه مطلب
ما را در سایت ماه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 370moono بازدید : 5 تاريخ : دوشنبه 3 ارديبهشت 1403 ساعت: 17:12

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتمهمه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم‌شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودمشدم آن عاشق دیوانه که بودم‌در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشیدباغ صد خاطره خندیدعطر صد خاطره پیچید‌یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیمپر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیمساعتی بر لب آن جوی نشستیم‌تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهتمن همه محو تماشای نگاهت‌شب و صحرا و گل و سنگهمه دلداده به آواز شباهنگ‌یادم آید تو به من گفتی:از این عشق حذر کن!لحظه ای چند بر این آب نظر کن‌آب آیینه عشق گذران استتو که امروز نگاهت به نگاهی نگران استباش فردا که دلت با دگران است!تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن‌با تو گفتم حذر از عشق ندانمسفر از پیش تو هرگز نتوانمنتوانم‌روز اول که دل من به تمنای تو پر زدچون کبوتر لب بام تو نشستم‌تو به من سنگ زدیمن نه رمیدم نه گسستم‌باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتمتا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم‌"حذر از عشق؟" ندانمنتوانم‌اشکی از شاخه فرو ریختمرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت....‌اشک در چشم تو لرزیدماه بر عشق تو خندید‌یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدمپای در دامن اندوه کشیدم‌نگسستم نرمیدم‌رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر همنگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر همنکنی دیگر از آن کوچه گذر هم....‌بی تو امابه چه حالیمن از آن کوچه گذشتم...‌#فریدون_مشیری ماه من...ادامه مطلب
ما را در سایت ماه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 370moono بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 13 اسفند 1402 ساعت: 15:38

خودبین ِ من! من آینه ات بودم !
اما سَرِ تو سنگِ لَحَد میخواست

بیش از همه برای خودش بد شد
هر کس برای آینه بد میخواست

گم کرده ام دلایل راهم را
ذهنم نمی‌کشید ... عدد میخواست

گم کرده ای «مسیر» نگاهم را
این چشم های خسته ، «بَلَد» میخواست

ماه من...
ما را در سایت ماه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 370moono بازدید : 15 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 12:20

جز این‌‌جا هیچ‌‌ جا آرامشی در من نمی‌گیردکبوترزاده جایی جز حرم مامن نمی‌گیردتو دریایی و دریا با غباری گِل نخواهد شدتو آن عطری که هرگز بوی پیراهن نمی‌گیردکنار خویش بنشانم، گدایت تکه‌نانش رازمانی که رفیقش هست از دشمن نمی‌گیردمگر نه اینکه دوری دوستی می‌آوَرَد ای ماه!؟دلم قرص است این دوری تو را از من نمی‌گیردتو سرسنگین مشو با من که مدت‌هاست در عالَمسرِ تنهایی‌ام را کوه بر دامن نمی‌گیردسری آورده‌ام تا پای تو پایین بیاندازمکه دوشِ خسته‌ام این بار را گردن نمی‌گیردتویی شمس‌الشموس و با وجودت چشم مولاناسراغ شمع را در خانه‌ی روشن نمی‌گیردکنار پنجره‌فولاد هر بار امتحان کردمنَفَس پیش تو حتی لحظه‌ی مردن نمی‌گیرد#حسین_زحمتکش ماه من...ادامه مطلب
ما را در سایت ماه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 370moono بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1402 ساعت: 13:22

کوه با دیدنِ چشمانِ تو ، وا خواهد رفترود چون ریخت به دریا، به فنا خواهد رفتهرکه رقصیده بسازِتو خرابت شده استبه سرِ ماکه خرابیم چه ها خواهد رفت؟دل از این خلق مسوزان که به فریاد آیندداد، دودیست که روزی به هوا خواهد رفتاینچنینی که به گیسوی تو سرگرم شدمشک ندارم که نمازم به قضا خواهد رفتدر پِیِ پُرسش بی پاسخ این خلق مباشگله هر روز به دنبال چرا خواهد رفت!به هدف نیست، هر اندازه که ماهر باشیعشق تیریست که آخر به خطا خواهد رفت#حسین_زحمتکش ماه من...ادامه مطلب
ما را در سایت ماه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 370moono بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1402 ساعت: 13:22

نه آمدی که بمانی، نه رفتی از یادمتو آرزوی منی آرزوی بر بادممن از خدا گله‌ مندم فقط چرا نشنید؟نه خواهشم نه دعایم نه بغض و فریادمندیدم این همه سال از تو شور شیرینمبه رغمِ تلخی خُلقت هنوز فرهادمچرا به سیبِ فریبت دل از جهان نَکَنَم؟که ارث برده‌ام این شیوه را من از آدمخوشم که عشقِ تو رسوای شهر کرده مراغمت مباد اگر از چشم خلق افتادمرسیده بی تو به من هر غمی خیالی نیستهمین که بی‌خبر از حال زارمی شادممن از دو چشم سیاهت که بگذریم و نشدز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادم...! #سیدتقی_سیدی ماه من...ادامه مطلب
ما را در سایت ماه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 370moono بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1402 ساعت: 13:22

پیکر تراش پیرم و با تیشه‌ی خیالیک شب تو را ز مرمر شعر آفریده‌امتا در نگین چشم تو نقش هوس نهمناز هزار چشم سیه را، خریده‌امبر قامتت که وسوسه‌ی شستشو در اوستپاشیده‌ام شراب کف‌آلود ماه راتا از گزند چشم بدت ایمنی دهمدزدیده‌ام ز چشم حسودان، نگاه راتا پیچ و تاب قد تو را دلنشین کنمدست از سر نیاز به هر سو گشوده‌اماز هر زنی، تراش تنی وام کرده‌اماز هر قدی، کرشمه‌ی رقصی ربوده‌اماما تو چون بتی که به بت‌ساز ننگرددر پیش پای خویش به خاکم فکنده‌ایمست از می غروری و دور از غم منیگویی دل از کسی که تو را ساخت، کنده‌ایهشدار!‌ زآنکه در پس این پرده‌ی نیازآن بت‌تراش بلهوس چشم‌بسته‌امیک شب که خشم عشق تو دیوانه‌ام کندبینند سایه‌ها که تو را هم شکسته ام ماه من...ادامه مطلب
ما را در سایت ماه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 370moono بازدید : 21 تاريخ : دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت: 15:13

بر عکس بهارا که چند ساله بهاری نیستپاییز هنوز با ماست، پاییز شعاری نیستپاییز هنوز سرخه، پاییز هنوز زردهمثل یه درخت سبز با ریشه‌ی تب کردهاین فصلُ که می‌شناسی، می‌خنده و می‌بارهاحوالشو می‌بینی، معلومه جنون دارهدیوونه‌ی دیوونه‌س، زنجیریِ زنجیرییا حالتُ می‌گیره، یا حسّشُ می‌گیرییه تلخیِ شیرینه، یه حسرتِ با لذتیه دوره‌ی ممنوعه‌ست، یه لذتِ با حسرتپاییز هنوز فصل روزای پریشونهپاییز هنوز با ماست، برگاش تو خیابونه#ترانه#افشین_یداللهی ماه من...ادامه مطلب
ما را در سایت ماه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 370moono بازدید : 21 تاريخ : دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت: 15:13